Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

متن کامل این مطلب در ادامه می آید: فیلم‌های منتشر شده از اغتشاشات و حضور پررنگ نوجوان‌ها در آن برایم عجیب بود. عصر چهارشنبه برای شناخت بیشتر این طیف به میان معترضان رفتم. پیدا کردن‌شان سخت نبود. خیابان‌های منتهی به میدان ولی عصر(عج) اولین جایی بود که توانستم با گروهی حدودا ۱۵ نفره از آنها همراه شوم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنچه در این گزارش می خوانید حاصل همراهی حدودا ۳ ساعته با دختر و پسرهای جوان و نوجوانی است که شنیده بودم برای خونخواهی مهسا امینی به خیابان‌ها آمده‌اند.

ساعت ۱۷:۳۰ در تقاطع خیابان برادران مظفر و روبه‌روی یک قهوه فروشی با چند دختر و پسر جوان همراه شدم؛ همگی تقریبا زیر ۱۸ سال. تردید داشتم چطور به جمعشان ورود کنم. نگران بودم ظاهر و لباس‌های متفاوتم جلب توجه کند. اما دل به دریا زدم و با اولین شعارها با آنها همراهی کردم و وارد خیابان ولی عصر شدیم. پلیس مانع از تجمع می‌شد. شلیک اولین گاز اشک آور حسابی چشم و گلویم را سوزاند. بعضی‌هایشان فورا سیگار روشن کردند. یک نفرشان به من هم تعارف کرد. سیگار را گرفتم و در جیبم گذاشتم. نگران بودم پوک زدن‌های ناشیانه هویتم را لو دهد.

با حضور پلیس از کوچه‌های فرعی به سمت چهارراه ولی عصر فرار کردیم. برای اینکه جمعیت را گم نکنم یک دختر و پسر جوان را نشان کردم و به دنبال آنها می‌دویدم. اینترنت قطع بود و این افراد با تلفن محل قرار بعدی را مشخص می‌کردند. قرار بعدی سر خیابان وصال بود. با آنها همراه شدم.

روال کار به این شیوه بود که ابتدا شعار می دادیم وقتی به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر می رسیدیم با هدایت لیدرهایی که عمدتا موتورسوار بودند و سن های بالاتری داشتند، خیابان را می بستیم.

نوع برخوردها خشن بود. متوجه شدم برخی چاقوی جیبی و اسپری فلفل داشتند. رفتار دخترها هم مثل پسرها بود. در میان راه چند تابلو راهنمایی و سطل زباله را آتش زدند. کرکره مغازه ها غالبا پایین بود. جوانی حدودا ۲۰ یا ۲۱ ساله که سعید صدایش می‌کردند، حس لیدری این جمع را داشت. بقیه هم یکی درمیان به توصیه های سعید گوش می دادند.

قرار بعدی میدان فردوسی بود. در مسیر با هم، کمی هم‌کلام شدیم. همین همراهی در یک ساعت اول و شنیدن نوع حرف‌های آنها مشخص می‌کرد اینها نسبتی با گروهکی‌هایی که بارها وصف حالشان را شنیده بودم، ندارند. با اینکه کار را جدی گرفته بودند اما بعضا برخوردها و شوخی‌های غیراخلاقی و راحت بین دختر و پسرها رد و بدل می‌شد. حتی در شوخی هایشان هم تند و عصبانی برخورد می‌کردند. اصطلاحات و واژه‌هایی به کار می‌بردند که مشخصا ویژه زیست مجازی بود. ادبیات‌شان برای من که فقط چند سالی از آنها بزرگتر بودم خیلی قابل درک نبود.

به وضوح مشخص است هیچ تقید دینی و سیاسی ندارند. می توان تصور کرد که هدف مهمی در زندگی به جزء خوش‌گذرانی ندارند که آنهم لابد با توجه به سبک زندگی آنها در کشور ما خیلی بساطش جور نیست! بیشتر من را یاد آن نوجوانی می‌انداختند که چند وقت پیش در اینستاگرام کلیپ‌های مشمئز کننده‌اش با دو دختر کم سن و سال‌تر از خودش خاطر بسیاری از مردم را جریحه‌دار کرده بود.

قاعدتا از زندگی‌شان احساس رضایت ندارند و هر کس را که عامل این عدم موفقیت بدانند با سخت‌ترین برخوردها و شعارها به او حمله می‌کنند؛ این عامل ناکامی می خواهد دین و قرآن به آنها معرفی شده باشد یا متدینین، بسیجی‌ها، پلیس و... البته در مسیری که من با آنها بودم به جز شکستن شیشه چند مغازه و کندن تابلوها و نرده‌های خیابان، موقعیتی برای سنجش رفتار آنها با افرادی با ظاهرمذهبی یا خانم‌های محجبه پیش نیامد اما کلیپ‌ها و ویدئوهای مختلفی در فضای مجازی منتشر شده بود که این میزان خشونت و تنفر را به وضوح به تصویر می‌کشید.

به میدان فردوسی رسیدیم و در خروجی مترو مستقر شدیم. «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و «مرگ بر دیکتاتور»، «ای مردم با غیرت حمایت حمایت» از شعارهای اولیه‌ای بود که این گروه می‌دادند. به مرور به وسط خیابان آمدیم و ترافیک سنگین شد. ناگهان چند موتور سوار، هماهنگ با هم خیابان را کاملا بستند. چند زن نقابدار که مسن‌تر بودند وارد جمع ما شدند و میدان‌داری می‌کردند. ماشین‌ها و مردم هم نظاره‌گر بودند.

موتورسوارها که حدودا تعدادشان ۱۰ تا ۱۵ نفر بود شروع به بوق زدن ممتد کردند. بقیه هم مردم را تشویق به همراهی می‌کردند. جو هیجانی خیلی بالا بود. ناگهان سطل زباله را به وسط خیابان آوردند و در کسری از ثانیه آتش زدند. متوجه نشدم چه کسی این کار را کرد؛ گروه جوان همراه ما یا میانسال‌های تازه‌وارد. به‌هر حال، میدان فردوسی از چهار طرف بسته شد. گروه نوجوان‌ها هم چند دقیقه‌ای شعار دادند و به هم ریختند و آتش زدند. رفتارشان مثل قهرمان بازی‌های رایانه‌ای بود. انگار خرابکاری را فقط برای هیجان و لذتش انجام می‌دادند؛ یک جور تخلیه انرژی.

اما در گوشه دیگر میدان، ماجرا فرق می‌کرد. تحرکات لیدرها توجهم را بیشتر جلب می‌کرد. زنان و مردانی که معلوم بود جنسشان با این جوان‌ها متفاوت است. کارشان را کاملا بلدند و برای تک‌تک رفتارشان برنامه دارند. هیچکدام از موتورها پلاک نداشتند. یک زن و مرد یا دو مرد سوار هر موتور بودند. در تاریکی شب متوجه نشدم که مسلح بودند یا نه اما بعدا از همکاران دیگر شنیدم که می‌گفتند در دست برخی لیدرها اسلحه‌هایی دیده‌اند.

چند دقیقه بعد پلیس وارد میدان شد. بلافاصله موتوری ها آدرس محل بعدی تجمع را دادند و تا قبل از رسیدن پلیس محل را ترک کردند. با ورود پلیس به میدان، جوانان شعاردهنده هم متفرق شدند و دوباره قرار بعدی را گذاشتند: زیر پل چوبی! از اینجا به بعد همه چیز تکرار می‌شد. ابتدا شعار می دادند و ترافیک ایجاد می‌کردند. وقتی جمعیت به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر می‌رسید، سر و کله لیدرهای موتورسوار پیدا می‌شد که سن و سال بالاتری داشتند. ناگهان خیابان با یک سطل زباله یا لاستیک شعله‌ور مسدود می‌شد. به محض ورود پلیس، موتورسوارها ناپدید می‌شدند. حالا این جوان‌های هیجان‌زده باقی می‌ماندند و مردم بهت‌زده و پلیسی که باید این صحنه را مدیریت کند!

ظهر پنجشنبه اطلاعاتی از بازداشت شدگان دریافت کردم. همان نوجوانان و جوانان کم سن و سال. در توصیف آنها می گفتند: اکثرا دغدغه معیشتی ندارند. اهل گیم و اینستاگرامند! بدون قید و بند مذهبی. معتقد به آزادی بی حد و حصر رابطه با جنس مخالف. به شدت نسبت به دین بغض دارند. روحانیت و اسلام را عامل ناخوشی‌شان می‌دانند. در اعترافاتشان مشخص شده پیوند خانوادگی شان به شدت ضعیف است و بعضا پدر و مادرهایشان با هم زندگی نمی‌کنند. پلیس می‌گوید بعضی هایشان که پوشش نامناسبی دارند تا هنگامی که خانواده شان لباس مناسب برایشان نیاورند نگه می داریم. مادرانشان که می‌آیند وضع پوششان به گونه‌ای است که باید آنها را نیز نگه داریم اما بعضا اغماض می کنیم! البته حساب اغتشاش‌گران فرق دارد باید بمانند تا محاکمه شوند.

دکتر منوچهر زارعی جامعه شناس آنها را در جرگه وندالیسم دسته بندی می کند و می‌گوید: «وندالیسم» عارضه امروز مدرنیته است. بیماری نوظهوری که تقریبا در همه جوامع به ظاهر توسعه یافته مشاهده می‌شود. کودکانی که در اینستاگرام و فیسبوک پرورش پیدا می‌کنند و در دیسکوها و کازینوها بزرگ می‌شوند. اکثرا هیجانات جوانی را با الکل یا مخدر سرکوب می‌کنند اما هر از چند گاهی به بهانه‌ای به خیابا‌ن‌ها می‌ریزند و با آشوبگری و تخریب اموال عمومی، هیجانات خود را تخلیه می‌کنند. انگار ما هم باید سزای غربی شدنمان را اینگونه بدهیم. سیاست‌های توسعه غربی که دهه ۷۰ پایه‌گذاری کردیم هم اکنون محصولش را درو می‌کنیم. البته که اینها هنوز در اقلیتند و بسیار محدود، اما همین مقدار کم نیز دردآور است. خانواده، آموزش و پرورش و لقمه شبهه‌دار و نحوه تربیت و مصرف رسانه‌ای بیشترین نقش و تقصیر را در این ماجرا دارند.

به نظرم این نوجوان‌ها مراقبت‌های خاص می‌خواهند. شاید باید پس از شناسایی در مدارس خاص ثبت‌نام شوند تا هم آموزش‌های مناسب ببینند و هم بقیه را کمتر آلوده کنند. دکتر زارعی درست می‌گوید؛ انگار به میزان تقلید از غربی‌ها، داریم شبیه آنها می‌شویم لااقل در نابهنجاری‌های فرهنگی. اما یک تفاوت جدی نیز وجود دارد. غربی‌‌‌ها مثل ما این همه دشمن و گروهک تروریستی و معاند ندارند. هیچ کجای دنیا دشمنان قسم خورده که به این میزان دستشان به خون مردم آغشته باشد و رسانه‌های پرشماری که ساعت‌ها برای تهییج مردم و به خشونت کشیدن جامعه وقت بگذارند و هزینه کنند، وجود ندارد.

رسانه هایی که ایجاد یاس و ناامیدی را در برنامه دارند و هنرشان این است تا کوچکترین ایرادی را به نظام سیاسی و دینی کشور منتسب کنند و مردم را به خیابان بکشند. آنگاه با پنهان شدن پشت مردم سپری را برای گروهکی ها و تروریستها ایجاد کنند.

یکی از همکاران که سابقه خبرنگاری در فتنه ۸۸ را نیز دارد می‌گفت: این مسائل برای ما تکراری است. این رسانه ها بیشترین اثر را روی خودشان می گذارند. بیش از ۴۰ سال است که هر بار باورشان می شود که کار نظام تمام است اما باز هم دست از پا درازتر ناکام می مانند و مشغول سناریوسازی دیگری می شوند. البته پشتکار خوبی دارند هر کسی بود تا الان هزار بار ناامید شده بود. انگار به اراده الهی ماموریت دارند تا ما را قوی تر کنند همان کاری که تاکنون کرده اند.

منبع: سایت انتخاب

منبع: آفتاب

کلیدواژه: تجمعات اعتراضی اعتراضات مردمی مهسا امینی خبرگزاری فارس قرار بعدی جوان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۲۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت عشق و فلسفه؛ پرتره نادیا مفتونی استاد فلسفه دانشگاه تهران

به گزارش خبرنگار مهر، مستند «عشق و فلسفه»؛ پرتره‌ای درباره «نادیا مفتونی» استاد فلسفه دانشگاه تهران است که پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه ساعت ۱۹:۰۰ روی آنتن شبکه چهار سیما می‌رود.

این مستند، یازدهمین فیلم از مجموعه مستندهای «آئینه عمر» است که به کوشش گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما به تهیه کنندگی صدرا صدوقی و کارگردانی حسن علیزاده فرد از قاب این شبکه تلویزیونی پخش می‌شود.

حسن علیزاده فرد کارگردان این فیلم با اشاره به بخش‌هایی از زندگی نامه «مفتونی» گفت: دکتر نادیا مفتونی پژوهشگر فلسفه و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران است که به نمایشنامه‌نویسی و نقاشی نیز به صورت حرفه‌ای می‌پردازد. او با رتبه دانشیاری به تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی اشتغال دارد و از معدود چهره‌های فلسفه معاصر ایران است که با فلاسفه جهانی تعامل مستقیم دارد.

او اضافه کرد: «مفتونی» در جامعه فلسفی ایران بیشتر به دلیل احیای فلسفه هنر فارابی، تبیین فلسفه علم حکمای مسلمان و استخراج مباحثی جدید از حکمت اشراق شهاب الدین سهروردی شناخته می‌شود.او پژوهشگر ارشد (Senior Research Scholar) در دانشکده حقوق دانشگاه ییل (Yale) و از اعضای بُرد مشاوران فصلنامه تاریخ فلسفه دانشگاه ایلینوی نیز هست.

کارگردان فیلم مستند «عشق و فلسفه» درباره مهمترین بخش پژوهش‌های نادیا مفتونی، اظهار کرد: نادیا مفتونی بیشتر با تمرکز او بر آثار ابونصر فارابی و بازخوانی ابعاد مختلف دیدگاه‌های او شناخته می‌شود. آثار اولیه او به استخراج، تحلیل و تبیین فلسفه هنر فارابی می‌پردازد. بخشی از این مطالب ناظر به جایگاه هنرمندان در مدینه فاضله و نقش کلیدی آن‌ها در ساختار اجتماعیِ آن است. بخش دیگر که به نوعی نسبت هنر با قوای خیالی انسان است متمرکز بر تأثیرپذیری عموم مردم از خیال و در نتیجه تأثیرپذیری ایشان از آثار هنری است. تا پیش از «مفتونی» توجه به فلسفه هنر نزد فلاسفه مسلمان به گونه‌ای بود که بیشتر به نکاتی از ابن سینا و غزالی در این زمینه اشاره می‌شد و نگاه قابل توجهی به فارابی وجود نداشت، اما مقالات و کتاب‌های مفتونی باب جدیدی از مطالعات فلسفه هنر اسلامی را با توجه به فارابی گشود.

علیزاده در ادامه با اشاره به ساختار این فیلم مستند گفت: در مستند «عشق و فلسفه» ضمن بررسی شخصیت و سلوک علمی و فرهنگی دکتر نادیا مفتونی روایتی جذاب از نحوه ازدواج او با استاد حسین نوری (جانباز و هنرمند نقاش و کارگردان سینما و تئاتر) به تصویر کشیده است. به نظر من مخاطب با دیدن این فیلم از شوق فراوان این استاد دانشگاه برای تحصیل، تحقیق و تدریس در کنار مصائب و مشکلاتی که در زندگی شخصی، گریبانگیر او بوده است؛ شگفت زده خواهد شد.

کارگردان مستند «عشق و فلسفه» تأکید کرد: در این فیلم، تعدادی از استادان فلسفه، الهیات و علوم قرآنی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران درباره جایگاه علمی دکتر مفتونی در ایران و جهان تفکر سخن گفته‌اند که در کنار روایت مفتونی از زندگی علمی و فرهنگی خود، درون مایهِ پژوهشی این فیلم را غنی و پربار کرده است.

بر اساس این گزارش، عوامل این مستند ۴۰ دقیقه‌ای عبارتند از: مجری طرح: محراب محمدزاده، مشاور رسانه‌ای: سیده الهام کاظمی، تحقیق و پژوهش: محمد آسیابانی و سیامک صدیقی، تدوین: مینا سیفی، دستیار تدوین: کارن درآینده، صداگذاری و انتخاب موسیقی: عرفان حسن زاده، صدابرداران: مجید نجاتی، سینا الله وردی پور و علی کرامت منش، تصویربردار: حسن علیزاده فرد، دستیاران تصویر: مبینا سلمانی، محمدحسین سلطانی، میلاد محمدزاده، دستیار کارگردان: علی محمد صادق و مدیر تولید: علی هیهاوند.

«آئینه عمر» کاری از گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما است که در قالب آن، زندگی، سلوک علمی و فرهنگی و میراث پژوهشی ۲۶ چهره نامدار حوزه علوم انسانی، فرهنگ و هنر ایران به تصویر کشیده شده است.

مجموعه مستند «آینه عمر» پنجشنبه‌ها ساعت ۱۹:۰۰ پخش و جمعه‌ها ساعت ۱۲:۳۰ تکرار می‌شود.

کد خبر 6086463 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • دانشجویان حامی فلسطین رئیس مجلس نمایندگان آمریکا را هو کردند+ فیلم
  • حذف «زوج و فرد» در طرح جدید ترافیک پایتخت؟
  • حذف زوج و فرد در طرح جدید ترافیک پایتخت
  • تجمعات اعتراضی با شعار مرگ در ونیز جایی ندارد در دوسالانه ونیز/ اروپا هم اسرائیل را پس زد
  • ماجرای تجمع اعتراضی در مقابل فرمانداری بندرعباس/ روایت خبرگزاری فارس
  • تاکید مدیر عامل سازمان حمل و نقل و ترافیک شهر تهران بر یکپارچه سازی حمل و نقل همگانی
  • روایت تاریخ از کارنامه روحانیت
  • روایت عشق و فلسفه؛ پرتره نادیا مفتونی استاد فلسفه دانشگاه تهران
  • اولین اتوبوس‌ خودران شیفت شب جهان در سئول (فیلم)
  • افزایش محدوده خدمات رسانی ناوگان اتوبوسرانی شهرداری بیرجند